سنگ بر دندان آمدن (کَ دَ) تودهنی خوردن. جواب دندان شکن شنیدن. محکوم گشتن. مجاب گردیدن: دستور را از این سخن سنگی عجب بر دندان آمد واز غیظ حالت آتش غضبش بهجا برآورد. (مرزبان نامه) ادامه... تودهنی خوردن. جواب دندان شکن شنیدن. محکوم گشتن. مجاب گردیدن: دستور را از این سخن سنگی عجب بر دندان آمد واز غیظ حالت آتش غضبش بهجا برآورد. (مرزبان نامه) لغت نامه دهخدا